ستارهستاره، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

ستاره ی آسمون قلب مامان وبابا

واکسن 18 ماهگی ستاره

وای مامانی فدات شم!آخه همه میگفتند واکسن ١٨ ماهگی بچه ها خیلی سنگین هست و بچه تا ٣ ، ٤روز تب میکنه و پاش خشک میشه و نمیتونه از جاش تکون بخوره،  حتی برای بازی! خدا میدونه که یکماه مونده به وقت واکسن ١٨ ماهگی ستاره من تو چه حالی بودم ،از همه استعلام میکردم.!روز موعد فرا رسید( ٢٦ آذر) .وقتی ستاره رو  پیش دکتر مهربونش برای چک آپ و واکسن بردیم.گفتند که برای اینکه تب و دردش سنگین نباشه واکسن سه گانه رو این ماه میزنم و واکسن MMRرو ماه دیگه براش میزنم.(البته با اینکه اینجوری هزینه اش زیاد میشه ولی فدای یه تار موی دخترم) .و چکاپ کلی هم براش نوشت.(ای خدا این بار باید به فکر خون گیری ونمونه گیریش باشم).عصر که رسیدیم خ...
18 دی 1390

ستاره و آیناز

این طفلکی که میبینید داره اون زیر له میشه، آیناز دختر دایی ستاره هستش که 26 روز از ستاره بزرگتره. و اینی هم که کاری به کاره ستاره نداره به خاطره اینکه ما اونجا مهمونیم و داره مهمونداری میکنه و الا یک وروجکی که لنگه نداره!   بابا ما هم رسم مهمونی رفتنو بلدیم. دفعه بعدی که رفتیم خونه اشون، ستاره یک گل رز جهت معذرت خواهی به آیناز پیشکش کرد. چون خونه داییش شهرستان هست الان 1 ماه بعدش هست!     ...
2 دی 1390

تماشای تلویزیون

بچه ام از همین حالا عاشق تماشای تلویزیون هستش.الان 2 ماه و نیم اش هست.وتلویزیون تماشا میکنه مخصوصا کارتن های شبکه MBC3  .البته به صورت تخصصی ،چون وقتی تیتراژ پایان کارتن رو نشون میده دیگه به تلویزیون نگاه نمیکنه!     ...
30 آذر 1390

دومین شب یلدای ستاره

  امشب دخترم دومین شب یلدای عمرشو میبینه.خدا کنه برف بیاد.آخه شب یلدا بدون برف، شب یلدا نیست که!!!البته این هندونه رو برای مدرسه آریا، پسر عمه ستاره تزیین کردم. داستانی شده بود امروز واسه خودش!  اولین هندونه رو بنده شستم تا بیارم تزیینش رو شروع کنم از دستم پرت شد وسط آشپزخونه.البته ما متوجه شدیم که هندونه زیاد به درد بخور نبود.بابای ستاره رفت یه هندونه ی دیگه خرید. و بی خبر از همه جا هندونه رو به شرط چاقو خرید!!! ما هم مجبور شدیم قسمت به شرط چاقوشو دهن فرض کنیم ،که داره میخنده!!! فقط یه مسئله ایی که وجود داشت اینکه خیلی از ته دل میخنده!آخه برش آقای فروشنده خیلی عمیق بود. خلاصه اینکه به خاطر مشکلات ف...
30 آذر 1390

دخترم با سلیقه است

مامان جان جا برای بازی قحطی شده، جلوی در پارک کردی!.چقدر هم با سلیقه عروسک ها رو منظم پشت سر هم چیده قند عسل! فدای اون سرت بشم که مثل پروژکتور میدرخشه!  ...
22 آذر 1390

ستاره و درخت

این هم یه عکس با کلاه از ستاره  که یکی از مامانا ازم درخواست کرده بود.این هم درخت دم درمون هست که قند عسل همیشه با جوجوهای بالای اون حرف میزنه! البته فقط میگه جوجو  جوجو ...
21 آذر 1390

ستاره در روز عاشورا

ستاره خانوم  روز عاشورا  میون دسته های عزاداری هستش. خدایا به حق رقیه سه ساله همه بچه ها رو عاقبت بخیر و خوشبخت کن.که ما مادرها بادیدن خوشبختی اونها خوش هستیم. ...
21 آذر 1390

ایکی یوسان مامان و بابا

شرح ایکی یوسان شدن ستاره به روایت تصویر! فکر می کردم اگه موهای ستاره امو کوتاه کنم یا تیغ بزنم بی مزه خواهد شد.واسه همین هر وقت بابای ستاره می خواست موهای ستاره رو کوتاه کنه  مخالفت می کردم.ولی بعد از تراشیدن موهای عسلم تازه دیدم قند عسلم با مزه تر هم شد.البته دقیقا شبیه ایکی یو سان شده.و هر  لحظه فکر تازه ای برای خرابکاری به ذهنش میرسه و در جا عملیش میکنه!   ...
13 آبان 1390

ستاره یا سونامی

فکر نکنید ستاره بچه ی  آرومی هستش !با اینکه دختره، شیطنت و شرارت هاش از یه لشکر پسر بیشتره!.مامان بزرگش اسمشو گذاشته زلزله! البته من خودم بهش می گم :سونامی ! و این عکس مربوط به شیطنت ستاره میشه که باباش بس که از دستش کم آورده دستاشو بسته ،و ستاره داره تقلا می کنه که دستاشو باز کنه!     لطفا دقیق به این عکس نگاه کنید.اون جنازه ایی که روی زمین پخش شده دستگاه فکس بابای ستاره است.ستاره خانم گوشی فکس رو برداشته و به فکر این که این هم مثل موبایل بی سیم هست با خودش کشیده از این سر اتاق تا اون سر اتاق.و نتیجه اش اینی شده که ملاحضه می کنید! حالا این برای موقعی هست که  نمیتونه راه بره! ...
13 آبان 1390