!!!آموزش دستشویی رفتن
از ارديبهشت ماه امسال من همچنان تلاش ميكنم تا به ستاره ياد بدم بره دستشويي!!!
اما تلاش از من و بي توجهي از ستاره!!!
البته نه اينكه اصلا نخواد بره دستشويي !؟! اما وقتي ميگه، ماماني جيش ،كه ديگه دير شده!؟!
اين يكماه اخير تقريبا تمام روزم توي دستشويي ميگذشت يا توي حموم براي شستن خرابكاري هاي ستاره!!!
البته هنوز هم ستاره تصميم نگرفته با پوشك با قاطعيت خداحافظي كنه!!!(شبها كه حتما بايد پوشك بشه،وگرنه با اون پشتك و بالانسي كه ستاره توي خواب ميزنه....!!!)
خلاصه راههاي مختلفي رو امتحان كردم:از تنبيه گرفته تا تشويق(هم فيزيكي هم روحي)
آخرين روشم هم اين بود كه روي دو تا ظرف خالي شامپو بچه ،دو تا صورتك كشيدم و با نخ به هم وصل كردم،(يكي در حال خنده و اون يكي ناراحت و غمگين)
براشون داستان ساختم كه اولي چون براي جيش رفته دستشويي مامانش بوسش كرده و نازش كرده!!! اما دومي چون نرفته دستشويي مامانش داخش كرده و آب داغ گرفته به پاهاش!!! (البته يكبار براي ترسوندنش آب داغ رو كف دستشويي پاشيدم و گفتم اگه نياد دستشويي آب داغ ميگيرم به پاهاش!!!)(باور كنيد ديگه كم آورده بودم:از ارديبهشت تا الان ميشه 8 ماه... از 22 ماهگيش تا 2 سال و 6 ماهگيش من همچنان دارم بهش دستشويي رفتن ياد ميدم...)
خلاصه انگار اين روش تا حدي مثمر ثمر بوده و ستاره وقتي جيش داره بدو بدو مياد و بهم ميگه.و وقتي ميريم دستشويي با قيافه ايي حق به جانب ميگه: من جيش نه ! مامان من ناز!! مامان من بوس!!!(چون من دستشويي جيش كردم مامانم منو ناز ميكنه و بوس ميكنه)...(اون جيش ! مامان داخ!! مامان آب داغ!!!)
ستاره ام چون به تشويق و تنبيه من خيلي حساسه اين روش بهتر جواب داد...
خوشحال ميشم شما ماماناي گل هم اگه روش بهتري سراغ داشتيد تجربياتتون رو در اختيار من بگذاريد!